فصل « آ » |
|
|
آب از دستش نميچكه ! |
آب از سر چشمه گله ! |
آب از آب تكان نميخوره ! |
آب از سرش گذشته ! |
آب پاكي روي دستش ريخت ! |
آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم ! |
آب را گل آلود ميكنه كه ماهي بگيره ! |
آب زير پوستش افتاده ! |
آب كه يه جا بمونه، ميگنده . |
آبكش و نگاه كن كه به كفگير ميگه تو سه سوراخ داري ! |
آب كه از سر گذشت، چه يك ذرع چه صد ذرع ـ چه يك ني چه چه صد ني ! |
آب كه سر بالا ميره، قورباغه ابوعطا ميخونه ! |
آب نمي بينه و گرنه شناگر قابليه ! |
آبي از او گرم نميشه ! |
آتش كه گرفت، خشك و تر ميسوزد ! |
آخر شاه منشي، كاه كشي است ! |
آدم با كسي كه علي گفت، عمر نميگه ! |
آدم بد حساب، دوبار ميده ! |
آدم تنبل، عقل چهل وزير داره ! |
آدم خوش معامله، شريك مال مردمه ! |
آدم دست پاچه، كار را دوبار ميكنه ! |
آدم زنده، زندگي ميخواد ! |
آدم گدا، اينهمه ادا ؟! |
آدم گرسنه، خواب نان سنگك مي بينه ! |
آدم ناشي، سرنا را از سر گشادش ميزنه ! |
آرد خودمونو بيختيم، الك مونو آويختيم ! |
آرزو بر جوانان عيب نيست ! |
آستين نو پلو بخور ! |
آسوده كسي كه خر نداره --- از كاه و جوش خبر نداره ! |
آسه برو آسه بيا كه گربه شاخت نزنه ! |
آشپز كه دوتا شد، آش يا شوره يا بي نمك ! |
آش نخورده و دهن سوخته ! |
آفتابه خرج لحيمه ! |
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي ! |
آفتابه و لولهنگ هر دو يك كار ميكنند، اما قيمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم ميشه ! |
آمدم ثواب كنم، كباب شدم ! |
آمد زير ابروشو برداره، چشمش را كور كرد ! |
آنانكه غني ترند، محتاج ترند ! |
آنچه دلم خواست نه آن شد --- آنچه خدا خواست همان شد . |
آنرا كه حساب پاكه، از محاسبه چه باكه ؟! |
آنقدر بايست، تا علف زير پات سبز بشه ! |
آنقدر سمن هست، كه ياسمن توش گمه ! |
آنقدر مار خورده تا افعي شده ! |
آن ممه را لولو برد ! |
آنوقت كه جيك جيك مستانت بود، ياد زمستانت نبود ؟ |
آواز دهل شنيده از دور خوشه ! |
|
|
فصل « الف » |
|
|
اجاره نشين خوش نشينه !
|
ارزان خري، انبان خري ! |
از اسب افتاده ايم، اما از نسل نيفتاده ايم ! |
از اونجا مونده، از اينجا رونده ! |
از اون نترس كه هاي و هوي داره، از اون بترس كه سر به تو داره ! |
از اين امامزاده كسي معجز نمي بينه ! |
از اين دم بريده هر چي بگي بر مياد ! |
از اين ستون بآن ستون فرجه ! |
از بي كفني زنده ايم ! |
از دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه ! |
از تنگي چشم پيل معلومم شد --- آنانكه غني ترند محتاج ترند ! |
از تو حركت، از خدا بركت . |
از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است ! |
از خر افتاده، خرما پيدا كرده ! |
از خرس موئي، غنيمته ! |
از خر ميپرسي چهارشنبه كيه ؟! |
از خودت گذشته، خدا عقلي به بچه هات بده ! |
از درد لا علاجي به خر ميگه خانمباجي ! |
از دور دل و ميبره، از جلو زهره رو ! |
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! |
از شما عباسي، از ما رقاصي ! |
از كوزه همان برون تراود كه در اوست ! (( گر دايره كوزه ز گوهر سازند )) |
از كيسه خليفه مي بخشه ! |
از گدا چه يك نان بگيرند و چه بدهند ! |
از گير دزد در آمده، گير رمال افتاد ! |
از ماست كه بر ماست ! |
از مال پس است و از جان عاصي ! |
از مردي تا نامردي يك قدم است ! |
از من بدر، به جوال كاه ! |
از نخورده بگير، بده به خورده ! |
از نو كيسه قرض مكن، قرض كردي خرج نكن ! |
از هر چه بدم اومد، سرم اومد ! |
از هول هليم افتاد توي ديگ ! |
از يك گل بهار نميشه ! |
از اين گوش ميگيره، از آن گوش در ميكنه ! |
اسباب خونه به صاحبخونه ميره ! |
اسب پيشكشي رو، دندوناشو نميشمرند ! |
اسب تركمني است، هم از توبره ميخوره هم ازآخور ! |
اسب دونده جو خود را زياد ميكنه ! |
اسب را گم كرده، پي نعلش ميگرده ! |
اسب و خر را كه يكجا ببندند، اگر همبو نشند همخو ميشند ! |
استخري كه آب نداره، اينهمه قورباغه ميخواد چكار ؟! |
اصل كار برو روست، كچلي زير موست ! |
اكبر ندهد، خداي اكبر بدهد ! |
اگر بيل زني، باغچه خودت را بيل بزن ! |
اگر براي من آب نداره، براي تو كه نان داره ! |
اگر بپوشي رختي، بنشيني به تختي، تازه مي بينمت بچشم آن وختي ! |
اگه باباشو نديده بود، ادعاي پادشاهي ميكرد ! |
اگه پشيموني شاخ بود، فلاني شاخش بآسمان ميرسيد ! |
اگه تو مرا عاق كني، منهم ترا عوق ميكنم ! |
اگر جراحي، پيزي خود تو جا بنداز ! |
اگه خدا بخواهد، از نر هم ميدهد ! |
اگه خاله ام ريش داشت، آقا دائيم بود ! |
اگه خير داشت، اسمشو مي گذاشتند خيرالله ! |
اگر داني كه نان دادن ثواب است --- تو خود ميخور كه بغدادت خرابست ! |
اگه دعاي بچه ها اثر داشت، يك معلم زنده نمي موند ! |
اگه زاغي كني، روقي كني، ميخورمت ! |
اگه زري بپوشي، اگر اطلس بپوشي، همون كنگر فروشي ! |
اگه علي ساربونه، ميدونه شترو كجا بخوابونه ! |
اگه كلاغ جراح بود، ماتحت خودشو بخيه ميزد . |
اگه لالائي بلدي، چرا خوابت نميبره ! |
اگه لر ببازار نره بازار ميگنده ! |
اگه مردي، سر اين دسته هونگ ( هاون ) و بشكن ! |
اگه بگه ماست سفيده، من ميگم سياهه ! |
اگه مهمون يكي باشه، صاحبخونه براش گاو مي كشه ! |
اگه نخورديم نون گندم، ديديم دست مردم ! |
اگه ني زني چرا بابات از حصبه مرد ! |
اگه هفت تا دختر كور داشته باشه، يكساعته شوهر ميده ! |
اگه همه گفتند نون و پنير، تو سرت را بگذار زمين و بمير ! |
امان از خانه داري، يكي ميخري دو تا نداري ! |
امان ازدوغ ليلي ، ماستش كم بود آبش خيلي ! |
انگور خوب، نصيب شغال ميشه ! |
اوسا علم ! اين يكي رو بكش قلم ! |
اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام ! |
اول بچش، بعد بگو بي نمكه ! |
اول برادريتو ثابت كن، بعد ادعاي ارث و ميراث كن ! |
اول بقالي و ماست ترش فروشي ! |
اول پياله و بد مستي ! |
اول ، چاه را بكن، بعد منار را بدزد ! |
اي آقاي كمر باريك، كوچه روشن كن و خانه تاريك ! |
اين تو بميري، از آن تو بميري ها نيست ! |
اينجا كاشون نيست كه كپه با فعله باشه ! |
اين حرفها براي فاطي تنبون نميشه ! |
اين قافله تا به حشر لنگه ! |
اينكه براي من آوردي، ببر براي خاله ات ! |
اينو كه زائيدي بزرگ كن ! |
اين هفت صنار غير از اون چارده شي است ! |
اينهمه چريدي دنبه ات كو ؟! |
اينهمه خر هست و ما پياده ميريم ! |